هنگامی که در ۷ دی ۱۳۵۸ به دستور امام خمینی، نهضت سوادآموزی تشکیل شد، جمعیتی بالغ بر ۱۴ میلیون نفر بیسواد در کشور وجود داشت. در آن زمان شور و شوق مردم برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی در بالاترین حد خود بود. بی شک این اشتیاقها بهترین فرصت و زمینه برای حرکتی بنیادی برای ریشهکنی بیسوادی بود. اما متأسفانه به دلیل جنگ سنگین تحمیلی و درگیریهای داخلی و در نتیجه عدم ثبات کشورامکان بهره گیری از توان مردم و دولت میسر نبود چرا که توان مردم و دولت مصروف دفاع از کشور بود.
در طول جنگ بیشتر بودجه کشور صرف هزینههای دفاعی میشد و جنگ مهمترین مسئلهٔ کشور بود که باعث میشد سایر امور کشور از جمله سوادآموزی مورد کم توجهی قرار گیرد. پس از پایان جنگ نیز به دلیل خرابی کشور بیشتر امکانات کشور در جهت سازندگی قرار گرفت. همچنین گذشت زمان بر انگیزهها و علاقهها تاثیر منفی گذاشت. و پس از آن هم نهضت سوادآموزی به خوبی عمل نکرد.
از آمار فعالیتهای نهضت در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ اطلاع دقیقی در دست نیست. تنها اعلام شده طی این سالها ۷۴۱ هزار نفر زیر پوشش برنامههای سوادآموزی قرار گرفتهاند. در سال ۱۳۶۱ نهضت سوادآموزی طرح ضربتی سوادآموزی را مطرح کرد، لکن طرح یادشده شکست خورد. طرح آموزش فردبهفرد در سال ۱۳۶۲ مطرح شد که براساس آن افراد باسواد خانوادۀ بیسوادان را یاری میکردند تا به مهارتهای سوادآموزی دست یابند. از آن زمان به بعد طرحهای گوناگون دیگری به اجرا در آمدهاست که شامل طرحهای «گامی به سوی نور»، «سرباز معلم»، «لازم التعلیم» و «مساجد» میشود. علاوه بر آن نهضت سعی کردهاست که مهاجران جنگ تحمیلی، مهاجران افغانی و عراقی، اسیران جنگی، سربازان و کارکنان دولت را زیر پوشش برنامههای خود قرار دهد.