کلمات کلیدی

سبک زندگی سواداموزی

نهضتی مقدس

مراقب افت تحصیلی باشید

فنون ‌‌تر و خشک کردن دانش‌آموزان

مبانی اعتقادی فرهنگ و مدیریت جهادی

چرا فرهنگ مهم‌تر از اقتصاد است؟

باسوادتر و کتاب خوان تر شده ایم

سوادآموزی انقلابی برای دانستن

ابلاغ سیاست‌های کلی «علم و فناوری»

نهضت سوادآموزی ادامه دارد؟

شبکه های اجتماعی بختکی بر افکار

نقش و جایگاه معلم درایجاد وتقویت فرهنگ اسلامی در مدارس

آیات و روایات متناسب

روز سوادآموزی

تاریخی فرمان حضرت امام (ره) مبنی بر تشکیل نهضت سواد آموزی

ارزیابی برنامه‌های سوادآموزی پس از پیروزی انقلاب اسلامی

تحلیل کیفی سوادآموزی در ایران در پیش از انقلاب اسلامی

تاریخ باسوادی در ایران

جنگ روانی از منظر قرآن و سیره نبوی

نصیحت لقمان به فرزند خود :مناظره ی زبان و اندامها

روش‌های سوادآموزی در زبان فارسی در پایهٔ اول ابتدائی

تاریخچه-سواد-آموزی-

وضع مدارس در آغاز جنبش مشروطه:

رهبری ودغدغه سواد آموزی

سوادوآموزش...

سواد آموزی و آموزش عالی

سوادآموزی گام دانایی

نهضت

سوادآموزی ماندگار در کلام رهبر

عطش آموزش...

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است


تب و تاب روزهای اول مهر که بخوابد باز دانش‌آموزان می‌مانند و خانواده‌ها و معلمان. خانواده‌ها می‌خواهند بچه‌هایشان قله‌های پیشرفت را فتح کنند و معلمان می‌دانند باید دست دانش‌آموزان را برای ترقی بگیرند؛ ولی همه دانش‌آموزان به فتح قله‌ها فکر نمی‌کنند.


دانش آموز و مدرسه

بچه‌ها قلق‌هایی دارند که خانواده و مدرسه باید از آن‌ها باخبر باشند و فوت و فن‌هایی را به کار ببرند که این دانش‌آموزان همپای آن‌هایی که میل پرواز به سمت قله‌های دانایی را دارند، پیش بروند.

نسخه‌پیچی یکسان؛ ممنوع

به تعداد تمام آدم‌های کره زمین، رفتار وجود دارد. هیچ دو نفری را نمی‌شود پیدا کرد که مثل هم باشند حتی بچه‌ها که فکر می‌کنیم کوچک بودنشان سبب مثل هم بودنشان می‌شود.

در کلاس درس به تعداد کل دانش‌آموزان، شخصیت‌های مختلف وجود دارد، در خانه نیز حتی دو فرزند ممکن است در دو سر یک طیف قرار بگیرند و هیچ اشتراک شخصیتی نداشته باشند. پس طبیعی است که نسخه‌های یکسان پیچیدن برای آدم‌هایی تا این حد متفاوت، نتیجه نمی‌دهد.

دانش‌آموزان سربه‌راه

بعضی‌ها از روز اولی که لباس دانش‌آموزی می‌پوشند درست مثل ساعت منظم و دقیق‌اند. آن‌ها صبح به موقع از خواب بیدار می‌شوند و شب به موقع به رختخواب می‌روند و در تمام ساعات روز بدون این که دردسری برای معلم و پدر و مادر درست کنند، درس می‌خوانند و مشق می‌نویسند و یاد می‌گیرند.

تکلیف والدین و معلم هم با این دانش‌آموزان روشن است چون آن قدر مرزها را به درستی رسم کرده‌اند که هیچ کارشان باعث اوقات تلخی نمی‌شود. اصلاً سر به راهی این دسته از بچه‌ها در خانه نظم ایجاد می‌کند و پدر و مادر با دیدن آداب زندگی فرزند منظم می‌شوند؛ مثل مادری که می‌داند چه زمان وقت صبحانه خوردن اوست، پدری که می‌داند او چه زمان برای رفتن به مدرسه آماده است و خانواده‌ای که می‌داند تماشای تلویزیون، رفتن به مهمانی یا تفریح او به چه ساعت‌هایی موکول می‌شود.

در کلاس درس به تعداد کل دانش‌آموزان، شخصیت‌های مختلف وجود دارد، در خانه نیز حتی دو فرزند ممکن است در دو سر یک طیف قرار بگیرند و هیچ اشتراک شخصیتی نداشته باشند.

تنبل‌ها

اگر برای دانش‌آموزان منظم، نقطه مقابلی وجود داشته باشد این نقطه حتماً دانش‌آموزان تنبل هستند. این‌ها مشق نمی‌نویسند و درس نمی‌خوانند، اگر کتاب و دفتر را جلویشان پهن می‌کنند باید مطمئن بود که به زودی آن‌ها را رها می‌کنند و سراغ کارهای دیگر می‌روند، این‌ها به شدت بی‌دقت و کم‌توجه‌اند، اگر کارها را نیمه‌کاره می‌گذارند و تلاشی برای رتق و فتق امورشان نمی‌کنند به این علت است که مایلند دیگران کارهایشان را انجام دهند و آن قدر در این تنبلی‌ها مهارت دارند که برای هر نقصی، یک عذر در آستین دارند.

وجود این بچه‌ها، چه در خانه و چه در مدرسه، یک دردسر است اما به هر حال به حرکت انداختن بچه‌های تنبل یک هنر است. معلم‌ها در مدرسه می‌توانند برای ترغیب این بچه‌ها به تلاش و حرکت، از تشویق استفاده کنند یا گاهی هم کارهایی را بر عهده‌اش بگذارند که برای انجام شان توانایی دارد.

معلم‌ها باید وقتی کاری را به این بچه‌ها محول می‌کنند پیگیر نتیجه آن نیز باشند، چون این کار موتور حرکت دانش‌آموز را روشن نگه می‌دارد. پدر و مادرها هم در خانه باید از همین روش‌ها استفاده کنند، چون حرکت هماهنگ معلم و والدین در تغییر رفتار این دسته از بچه‌ها اهمیت زیادی دارد.

دانش آموز و مدرسه
سر به هواها

بی‌دقتی، وجه تمایز بعضی از بچه‌ها با دیگران است. این‌ها وقتی در قالب یک دانش‌آموز در مدرسه حاضر می‌شوند اغلب بچه‌هایی هستند که لوازم شخصی شان را گم می‌کنند، کتاب و دفترهایشان را کثیف نگه می‌دارند و مشق‌هایی نامرتب می‌نویسند،

این‌ها اغلب بد خط نیز هستند و چون به بهتر شدن فکر نمی‌کنند با همین خط بد رشد می‌کنند. راه کنار آمدن با این بچه‌ها چه در خانه و چه در مدرسه، توسل به صبوری است. معلم و والدین می‌توانند برای اصلاح رفتار بی دقت این بچه‌ها مشق‌های کثیف و نامرتب را از آن‌ها نپذیرند و راجع به اهمیت درست نوشتن و صحیح رفتار کردن با او حرف بزنند. این بچه‌ها اگر مسوولیت بپذیرند کم‌کم وضع رفتاریشان تغییر می‌کند.

شلوغ‌ها

بچه‌های شلوغ و پر سر و صدا معمولاً از کنترل خارج می‌شوند و هر طور دل شان می‌خواهد رفتار می‌کنند. آن‌ها چه در خانه باشند و چه در مدرسه دوست دارند بلند بلند و گاه بی‌اجازه حرف بزنند و با دوستان زیادی که دور خودشان جمع کرده‌اند مشغول باشند. عجیب نیست اگر این بچه‌ها را گاهی عصبانی و پرخاشگر ببینیم، چون جاه‌طلبی نهفته در وجودشان که سبب می‌شود برای هر سۆالی، جواب داشته باشند، می‌تواند شروع خوبی برای ایجاد اصطکاک با دیگران باشد.

روان‌شناسان معتقدند اغلب، بچه‌هایی این گونه شلوغ و خارج از کنترل می‌شوند که به احتمال زیاد در خانه مورد توجه و محبت پدر و مادرشان نیستند یا اگر محبتی نثار آن‌ها می‌شود تفاوت آشکاری با محبت دیدن سایر فرزندان دارد. احتمال دیگر این است که این بچه‌ها، فرزندان یک زن و مرد شلوغ باشند و این رفتار را از پدر و مادرشان آموخته باشند یا دست‌کم عضوی از خانواده‌ای باشند که در آن هیچ بزرگ‌تری، رفتار بچه‌ها را کنترل نمی‌کند.

اگر چنین فرزندانی پدر و مادرهای شلوغ داشته باشند، مسلماً تلاش برای متعادل کردن رفتارشان کاری به مراتب سخت‌تر است. اما اگر این چنین نباشد در خانه و مدرسه می‌توان کاری کرد که اوضاع بهتر از آن که هست بشود. این قبیل بچه‌ها را نباید تنبیه یا تهدید کرد بلکه برای کنترل شان باید به آن‌ها مسوولیت داد. باید به آن‌ها مهارت‌های اجتماعی را آموخت و وادارشان کرد هیچ کاری را خارج از چارچوب زمانی تعیین شده، انجام ندهند.

درس خواندن، هر چند که دانش‌آموزان به احتمال زیاد درکش نمی‌کنند، اما وسیله‌ای است که سرنوشت و زندگی آدم‌ها را رقم می‌زند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۳ ، ۱۷:۳۶
ندا حقانی








 

مفهوم شناسی فرهنگ

منظور از فرهنگ در این بحث مجموعه ای از مایه های فکری و ارزشی است که در رفتار اختیاری و اجتماعی انسان اثر می گذارد. این مجموعه دارای عناصر متعددی است از جمله:

الف: شناخت ها و باورها

ب: ارزش ها و گرایش ها

ج: رفتارها و کردارها

محوراصلی فرهنگ را باورها و عقاید مربوط به خدا، انسان ارتباط انسان با خدا و جهان و طبیعت، یعنی اصول دین: توحید، نبوت و معاد، می سازد؛ که نام جدید آن را «فلسفه» یا بینش های انسانی مربوط به هستی شناسی، می نامند. عنصر دوم، ارزش ها و خوب و بدها است. اسلام دارای یک نظام ارزشی است که خوب و بدهای ثابت و ابدی را به ما ارائه می دهد. ثبات نظام ارزشی بدان معنا نیست که احکام در هیچ زمان و مکانی تغییر نمی کند. احکام،‌ اموری جزئی و متغیرند و منظور از ارزش های ثابت، اصول ارزشی ومبانی است.

عنصر سوم، شیوه های رفتاری خاص برخاسته از آن بینش ها و ارزش ها است.

این سه،‌ عناصر اصلی فرهنگ اسلام اند؛‌ یعنی آنچه را بدان معتقد می شویم، خوب و بد و شیوه رفتار ما را مشخص می کند و این همان اصول دین، اخلاق و احکام اسلامی است. [1]

چگونه مدیر جهادی پرورش می یابد؟

 فرایند تربیت و پرورش مدیران صالح و کارآمد در سه چیز خلاصه می شود:

1. داشتن آگاهی های لازم

2. یافتن اقتضائات کارآمدی

3. نبود موانع موفقیت درکار

در بخش نخست توجه به این نکته لازم است که اصولاً هر نوع رفتار انسانی و اختیاری درگرو نوعی شناخت؛ آگاهی و بینش است رفتار کورکورانه و بدون شناخت ارزش انسانی ندارد هر قدر شناخت یک مدیر نسبت به بایسته های شناختی عمیق تر باشد رفتار او ازارزشمندی بیشتری برخوردار خواهد بود از این رو یک مدیر ارزشی و کارآمد درحوزه معرفت و شناخت باید از باورهای صحیح و مطابق با واقع در زمینه هستی شناسی: خدا و انسان؛ بهره مد باشد و گرنه نمی تواند به ارزش های اسلامی که مبتنی برشناخت است معتقد و ملتزم باشد.

بنابراین داشتن باور صحیح در زمینه های هستی شناسی و انسان شناسی ؛‌همچنین مبانی معرفتی در زمینه نظام ارزشی جزء ‌اصول موضوعه ومسلم پرورش مدیرجهادی است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۳ ، ۱۸:۳۸
ندا حقانی








رهبر معظم و فرزانه انقلاب اسلامی  سال 1393 را با عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری کرده و در کلیدواژه‌ مهمی در جریان سخنرانی بسیار مهم خود در اولین روز سال در حرم مطهر ثامن الحجج علیه السلام، فرهنگ را مهمتر از اقتصاد معرفی کردند.

آنچه در این مقال اندک بدان پرداخته خواهد شد، مروری هرچند موجز و مختصر است. بر برخی دلایل اولویت و اهمیت فوق‌العاده فرهنگ، در حد وسع اندک نگارنده.

بدون تردید نامگذاری سال 1393 با عنوان مذکور را نمی‌توان جدا و بی‌ارتباط با کلیدواژه‌ها و گفتمان‌سازی‌های راهبردی و استراتژیک رهبر معظم انقلاب طی سال‌های اخیر دانست، بلکه باید خاطرنشان کرد که قاطبه این کلیدواژه‌های اساسی، مکمل یکدیگر بوده و در ذیل یک چارچوب نظری و گفتمانی مستحکم و خردمندانه جای می‌گیرند و در این میان اس اساس و هدف اصلی طرح چنین چارچوبی، تحقق "الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت" است. نامگذاری‌ها و ریل‌گذاری‌هایی مانند "اقتصاد مقاومتی"، "حماسه اقتصادی"، "حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف" و ... نیز در همین راستا و به عنوان الزامات و بایسته‌های تحقق چنین الگوی بی‌نظیری در دنیا صورت می‌گیرد.

با این حال از نظر نگارنده، طرح و تاکید ویژه بر مساله "فرهنگ" در برهه‌ای از زمان که کشور بنا به دلایلی از جمله برخی کاستی‌های مدیریتی و همچنین تا حدی "تحریم‌ها" از مشکلات اقتصادی رنج می‌برد، علاوه بر اهمیت ذاتی فرهنگ و سرمایه‌گذاری ویژه دشمن علیه ملت ایران در این عرصه، ناظر به ظهور و بروز پدیده‌ای جدید در حوزه اقتصاد و توسعه است که پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، به دلیل ارتباط برخی مسئولان ارشد اجرایی دولت با حلقه‌ای از مشاوران با دیدگاه‌هایی خاص، بیم آن می‌رود برخی تئوری‌های ناکارآمد و انحرافی، در عرصه مدیریتی و اجرایی کشور ساری و جاری شود که بدون تردید لطمات فرهنگی و هویتی آن بسیار بیشتر و عمیق‌تر از لطمات اقتصادی خواهد بود.

درباره چنین دیدگاهی در زمینه توسعه که "توسعه در دنیای امروز را جز از طریق قرار گرفتن بر مدار غربی قابل تحقق نمی‌داند"، پیش از این سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایی از سوی عده‌ای از صاحب‌نظران ایراد و نوشته شده است که تا حدود زیادی در باب روشنگری در این موضوع کفایت می‌کند، لذا آنچه در این مقال مختصر بیشتر به آن پرداخته خواهد شد، ارتباط مسئله فرهنگ و اقتصاد است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۹
ندا حقانی