کریستین سن نیز در ارتباط با انحصار طبقاتی سواد در دوره ساسانی می نویسد:‹‹ عده ای از تجار حداقل قرائت و کتابت و حساب میدانستند ولی عامه مردم از حیث ادب و سواد بضاعتی نداشتند. ››
اسلام با ارزشهای والای مساوات ( برابری ) مؤاخات ( برادری ) و عدالت اجتماعی خود، در زمینه تحصیل دانش نیز سد انحصارات اجتماعی را درهم شکست و ضمن واجب شمردن دانش بر پیروان خود جستجوی آن را از حصارهای زمان و مکان بیرون کشید و مسلمانان را در سراسر زندگی ( اطلبو العلم من المهد الی اللحد) و در همه جا ( اطلبوالعلم ولوبالصین ) به جستجوی آن توصیه کرد.
البته پایبندی به این دستور ها چنانکه باید در میان عامه مسلمانان تسری نیافت و به اندازه احکام عبادی از التزام عملی لازم برخوردار نگردید . با اینحال در همان حد تاثیر گذاری خود بویژه در ادوار نزدیک به صدر اسلام ، آنجا که با حمایت امرای دانش پرور همراه بود ، به نتایج گرانقدری منجر گردید . و سلسله افتخار انگیزی از فلاسفه ، دانشمندان ، حکما ، ادبا و شعرای ایرانی را به جهان دانش وادب معرفی کرد .