فرصتی برای مطرح شدن
شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۱۶ ب.ظ
این روزها حال وهوای فرهنگ در سالی که مزین به فرهنگ جهادی است چندان مناسب نیست وگوئی این تفکرات مخرب به سینما نشرکتاب وشبکه های مجازی ختم نمی شود این را می شود از خط مشی های ریاست جمهور ومسئولین امر که دستی در فرهنگ دارند فهمید رئیس محترم جمهور بخشی از سخنانش به هنرمندان فرمودند هنر یعنی ارزش و هنرمند فرد ارزشمندی است و هیچ نوع تقسیم بندی در نگاه به هنر و هنرمند وجودندارد وهنرمند ارزشی وغیر ارزشی وجود ندارد بعد از این سخنان وانتقاد های وارده مباحثی در این زمینه دررسانه ها و محافل مطرح شدوبا طرح شدن مباحث دیگر روبه فراموشی رفت ونه ازسوی موافقان که از سوی منتقدان به این نوع تفکرات حال بعد از مدتی عده ای از طرد شدگان ملت در فتنه های 88 هستند براین موج ها وتفکرات سوار می شوند تا بلکه خود را در جامعه مطرح کنند یکی از این شخصیت های طرد شده محمد علی ابطحی رئیس دفتر و معاون پارلمانی دوره اصلاحات است ایشان یادداشتی در روزنامه شرق و به مناسبت بزرگداشت ناصر تقوایی کارگردان دهه 50و60به تعریف وتمجید از شخصیت تقوایی پرداخته که بعد از پرداختن جزئی به سریال در ذیل آورده می شود مجموعه تلویزیونی داییجان ناپلئون (۱۳۵۵) نام یکی از ماندگارترین مجموعههای تلویزیونی ایرانی است که قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران ساخته و از تلویزیون ملی ایران پخش میشدگفتنی است پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) سریال داییجان ناپلئون جزو سریالهای ممنوعه تشخیص داده شد و پس از انقلاب هیچ گاه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش نگردید. محل تصویربرداری این مجموعه خانه امین السلطان بود که با وجود ثبت در آثار تاریخی ایران تخریب گردید در این مجموعه تلویزیونی بازیگران مطرح سینما و تلویزیون ایران به ایفای نقش میپرداختند. از آن جمله میتوان به بازیگران زیر اشاره نمود غلامحسین نقشینه در نقش داییجان ناپلئون: او مسنترین فرد خانواده و نایب (ستوان) سوم بازنشسته قزاق است و باور دارد که در بسیاری از جنگهای بین قوای قزاق و انگلیس در جنوب ایران با انگلیسیها جنگیده است. او گرفتار بیماری انگلوفوبیا است و شباهتهای زیادی بین خود و ناپلئون میبیند. وی به مرور زمان دچار این توهم میشود که امپراتوری بریتانیا، که در آن زمان همراه متفقین به ایران لشکرکشی کرده بود، به خاطر خرده حسابهای قدیمی، درصدد از بین بردن او است نصرت کریمی در نقش آقاجان: او پدر سعید، راوی داستان است. او از خانواده دولهها و سلطنهها نیست بلکه یک دارو ساز تجربی است که قوم و خویش و مشتریهای دواخانه او را دکتر صدا میزنند. دایی جان ناپلئون ازدواج خواهرش با یک بازاری معمولی را بزرگترین فاجعه تاریخ میدانست. از سوی دیگر، آقاجان بر خلاف دایی جان، ناپلئون بناپارت راماجراجویی میدانست که اروپا را به خاک و خون کشاند. این دو موضوع موجب اختلاف و درگیری این دو شخصیت از سالها پیش بود. جنگ اصلی بر اثر یک سوء تفاهم در شب مهمانی شروع میشود. استراتژی آقاجان (نصرت کریمی) در مبارزه با دایی جان به تدریج از حالت رو در رو تبدیل به تظاهر به دوستی و از پشت ضربه زدن میشود (با تقلید از استراتژی انگلیس). او همواره سعی میکند با قوت بخشیدن به این توهم دایی جان ناپلئون که انگلیسیها هنوز با او دشمنی دارند و در صدد کشتنش هستند، دایی جان را تحت فشار روحی و مالیخولیایی قرار دهد پرویز صیاد در نقش اسدالله میرزا: او مردی عیاش و خوشگذران است که در وزارت خارجه کار میکند. برای او که نقش اول داستان وی را عمو اسدالله مینامد هیچ چیز دنیا جدی نیست به ویژه نگاه غضبآلود شوهرها وقتی با خانمهایشان شوخی میکند. اسدالله میرزا یک بار ازدواج کرده است ولی همسرش وی را به خاطر مرد دیگری ترک میکند و از آن زمان اسدالله در صدد اغوای زنان، به خصوص زنان شوهردار بر میآید. هر وقت کسی از او در مورد زنش سوال می پرسد او به شدت افسرده می شود. (در ابتدا نقش به داوود رشیدی پیشنهاد شده بود.) منوچهر اسماعیلی دوبلهٔ این نقش را انجام داده است
محمد علی ابطحی در این یاداشت با نام فرصتی برای قدر شناسی جامعه ناصر تقوایی را کم کار در عرصه سینما واز لحاظی پرالهام ترین کارگردان تاریخ سینمای ایران برای ساخت سریال پوچ گرای {دایی جان ناپلئون 1} دانسته ودر ادامه آورده این سریال با امکانت بسیار کم دهه 50 ساخته شده وباوجود نبود امکانات وگذشت چهار دهه ،بازهم نظر ساخت قابل توجه واثری مانگار است چند سال پیش به شیوه سریال دیدن هایی که مرسوم است وشب تا سحر را می رباید ،به پای دیدن دایی جان ناپلئون نشستم دروغ چرا همه اش را دیدم بخشی از جملات سریال تا مدت ها میهمان زبانم بود وترک عادتش موجب مرض می شد همچنانکه بعد از گذشت این همه سال ، کلماتی از آن روی زبان وادبیات جاری مردم نشسته است وگفتارشان را همراهی می کند ودر آخر می گوید آقای تقوایی کار های برزمین مانده فراوانی وکارهای به ثمر نشسته اش هم فراوان نیست این خصلت می تواند الگویی برای نسل هنرمند جوان کشور باشد تا از مرض پرتولیدی پرهیزکنند وتمام همت خود را بر این بگمارند که در زندگی خود فیلم هایی اندک تاثیر گذار وماندگار بسازند .حالاباید از مسئولین امر پرسید که چرا با حرف های نسنجیده خود میدان را برای طرد شدگان وپوچ گرایان فراهم می کنند تا با سوار شدن بر این تفکرات افکار پوچ خود را در سالی که مزین به فرهنگ نامیده شده در فضای جامعه آن هم تنها به بهانه مطرح شدن در جامعه ترویج دهند .
۹۳/۰۳/۳۱